پاورپوینت کامل و جامع با عنوان آشنایی با نسبیت خاص در 217 اسلاید پاورپوینت کامل و جامع با عنوان آش
![]() پاورپوینت کامل و جامع با عنوان آشنایی با نسبیت خاص در 217 اسلایدنسبیت خاص (به انگلیسی: (SR)Special Relativity) نظریهای فیزیکی دربارهٔ اندازهگیری در چارچوب مرجع لخت است که در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط آلبرت اینشتین در نوشتاری با نام «درباب الکترودینامیک اجسام متحرک» مطرح شد. گالیلئو گالیله قبلاً چنین اصلی را بیان نموده بود که تمام حرکات یکنواخت نسبی هستند و هیچ حالت سکون مطلق و تعریف شدهای وجود ندارد (چارچوب مرجع برتر وجود ندارد). این اصل امروزه اصل نسبیت گالیله خوانده میشود. انیشتین این اصل را با در نظرگرفتن پدیده سرعت ثابت نور گسترش داد؛ پدیدهای که به تازگی در آزمایش مایکلسون-مورلی مشاهده شده بود. او همچنین بیان نمود که این اصل برای تمام قوانین فیزیک صادق است که در آن زمان شامل قوانین مکانیک و الکترودینامیک میشد. این نظریه پیامدهای گستردهای دارد که مورد تأیید دادههای تجربی قرار گرفتهاند و شامل موضوعاتی غیر شهودی همچون انقباض طول، اتساع زمان و نسبیت همزمانی است. او مفهوم کلاسیک بازه زمانی ناوردا برای دو رویداد را با مفهوم ناوردایی بازه فضازمان تعویض کرد. میتوان با استفاده از دو اصل نسبیت خاص و ترکیب آنها با سایر قوانین فیزیک به همارزی جرم و انرژی بر طبق اصل همارزی جرم و انرژی (E = mc۲) رسید که c در آن برابر با سرعت نور در خلأ است. پیش بینیهای نسبیت خاص با مکانیک نیوتنی در قلمرو مشترکشان همخوانی دارند. به ویژه در مورد سرعتهایی که از سرعت نور بسیار کوچکتر هستند. تأثیر نسبیت خاص هنگام بررسی اجسام در حال حرکت با سرعتهای بسیار زیاد (نزدیک به سرعت نور) قابل توجه میشود. بنابر این نظریهٔ نسبیت همانطور که اصل همخوانی فیزیک ایجاب میکند باید نتایج مشاهدات قبلی را به شکل کامل تری بیان کند. مقایسه رابطه بین مکانیک نیوتنی و مکانیک نسبیتی همانند مقایسه بین تبدیلات لورنتس و تبدیلات گالیله است و میتوان مطلب فوق را به بیان ریاضی به شکل زیر نمایش داد:
البته در نظر داشته باشید که هنگامی که c به سمت بینهایت میل میکند (همانگونه که پیش از اثبات متناهی بودن سرعت نور پنداشته میشد) کسر v/cبه سمت صفر میرود. این بدان معناست که تبدیلات لورنتس که اساس نظریهٔ نسبیت خاص هستند در سرعتهای بسیار کم نسبت به نور، نتایج یکسانی را با معادلات گالیله که اساس نسبیت نیوتونی هستند به دست میدهند. نظریه نسبیت خاص به ما میگوید که c تنها سرعت یک پدیده مشخص نیست بلکه یکی از ویژگیهای بنیادی شیوهای است که فضا و زمان با یکدیگر به شکل فضا زمان یکپارچه گشتهاند. یکی از پیامدهای این نظریه است که ذرهای که جرم لختی دارد هرگز سرعتش به سرعت نور نمیرسد. واژه خاص در نسبیت خاص نشانگر حالت خاصی است که این نظریه در آن صادق است. این نظریه اصل نسبیت را تنها در مورد ویژهٔ چارچوبهای مرجع لخت به کار برده است. به عبارت دیگر این طور پنداشته شده است که چارچوبهای مرجع نسبت به یکدیگر با سرعت یکنواختی حرکت میکنند.انیشتین نسبیت عام را معرفی نمود و اصل نسبیت را در حالت کلی تری به کارگرفت تا برای هر چارچوبی که قادر به تغییر مختصات عمومی است، صادق باشد. این نظریه تأثیرات گرانشی را هم در نظر میگیرد. این واژه امروزه کاربرد کلی تری پیدا کرده و برای ارجاع به هر موردی که در آن گرانش ناچیز است استفاده میشود. نسبیت عام تعمیمی بر نسبیت خاص است که گرانش را نادیده نمیگیرد. در نسبیت عام گرانش توسط هندسه نااقلیدسی توصیف میشود؛ به گونهای که تأثیرات گرانشی باخمش فضازمان نمایش داده میشوند. نسبیت خاص تنها به فضاهای تخت محدود است. همانگونه که خمش زمین در زندگی روزمره ناچیز به نظر میرسد خمش فضازمان نیز در مقیاسهای کوچک قابل صرف نظر کردن است و بنا بر این به صورت محلی نسبیت خاص تقریب قابل قبولی از نسبیت عام است. انیشتین دو پنداشت پایهای مطرح نمود که به نظر میرسید که بدون توجه به اعتبار قوانین شناخته شده - که در آن زمان یا مکانیکی و یا الکترودینامیکی بودند - قابل اطمینان باشند. این پنداشتها ثابت بودن سرعت نور و دیگری استقلال قوانین فیزیکی (مخصوصا ثابت بودن سرعت نور) از دستگاه لخت انتخاب شده بود. در اولین ارائه نسبیت خاص در سال ۱۹۰۵، وی این اصول را به صورت زیر مطرح نمود:
قوانین فیزیک در تمام چارچوبهای لَخت یکسان هستند و هیچ چهارچوب لخت مرجعی وجود ندارد. این اصل که پیش از نسبیت خاص در نسبیت نیوتونی نیز بوده است بیان میکند که تمامی چهارچوبهایی که با سرعتی ثابت (بدون شتاب) حرکت میکنند هم ارز و یکسان هستند، بدین ترتیب هیچ چهارچوب لختی بر چهارچوب دیگر برتری یا با دیگری تفاوت ندارد. به سخنی دیگر اصل نسبیت (با در نظر گرفتن یک شرایط ایدهآل) میگوید که اگر شما در آزمایشگاه سربستهای قرار داشته باشید و آن آزمایشگاه با سرعت ثابتی نسبت به زمین حرکت کند، شما با هیچ روشی نمیتوانید تعیین کنید که سرعتتان نسبت به زمین چقدر است. در این بیان از اصل نسبیت، فرض شده است که زمین یک چارچوب لخت است (این موضوع دربارهٔ زمین به تقریب صادق است)، همچنین فرض شده است که شما نسبت به زمین به نرمی حرکت میکنید و آزمایشگاه هیچ لرزش و تکانی ندارد.
"نور همواره در فضای خالی با سرعت مشخص c منتشر میشود که مستقل از وضعیت حرکتی جسم منتشرکننده نور است " (از پیشگفتار)). این بدان معنی است که نور در خلأ، حداقل در یک دستگاه مختصات لخت (دستگاه ثابت) با سرعت c (مقداری ثابت که مستقل از جهت است) و بدون توجه به وضعیت حرکتی منبع نور منتشر میشود. سرعت نور در خلأ برای تمام ناظران لَخت ثابت و برابر c است و به حرکت چشمهٔ نور یا حرکت ناظر بستگی ندارد. به سخنی دیگر اگر شما سوار اتومبیلی باشید که با سرعت ۵۰ کیلومتر بر ساعت حرکت میکند و اتومبیل دیگری با سرعت ۲۰ کیلومتر بر ساعت به شما نزدیک شود، سرعت نسبی اتومبیل شما و اتومبیل مقابل تقریباً برابر با ۷۰ کیلومتر بر ساعت خواهد بود، اما بر طبق این اصل اگر چشمهٔ نوری با سرعت دلخواهی به شما نزدیک شود و شما هم با سرعت متفاوتی به سمت آن چشمه حرکت کنید باز هم سرعت نور شما همان c خواهد بود. چنین چیزی کاملاً مخالف شهود روزمرهٔ ماست. نسبیت خاص نه تنها بر این دو اصل آشکار بلکه بر چندین پنداشت ضمنی دیگر نیز وابسته است. از جمله این پنداشتها میتوان به همسانگردی و یکنواختی فضا و استقلال ساعتها و میلههای اندازهگیری از تاریخ گذشتهشان اشاره نمود. به دنبال ارائه نخستین نسبیت خاص توسط انیشتین در سال ۱۹۰۵ مجموعههای متعددی از اصول پیشنهاد شده است. اما رایجترین مجموعه اصول همچنان همان اصولی هستند که توسط انیشتین در مقاله اصلی منتشر شدند. یک نسخه ریاضی از اصل نسبیت که بعدها توسط انیشتین ارائه شد عبارت است از:
آنری پوانکاره با اثبات اینکه تبدیلات لورنتس زیرمجموعهای از گروه پوانکاره در تبدیلات تقارنی هستند، چارچوبی ریاضیاتی برای نظریه نسبیت ارائه داد. بعدها انیشتین این تبدیلات را از اصولی که ارائه داده بود استنتاج کرد. بسیاری از مقالات انیشتین مشتقاتی از تبدیلات لورنتس بر پایه این دو اصل را نمایش میدهند. انیشتین همواره استنتاج ناوردایی لورنتس (هسته اصلی نسبیت خاص) را تنها برپایه دو اصل نسبیت و ثابت بودن سرعت نور بنا نهاده است. او اینچنین مینویسد:
از این روی بسیاری از شکلهای امروزی نظریه نسبیت تنها آن را بر پایه اصل جهانی هم وردایی لورنتس و یا هم ارز آن یعنی اصل فضای مینکوفسکی، بنا مینهند. با استفاده از اصل نسبیت به تنهایی و بدون فرض ثابت بودن سرعت نور (یعنی با استفاده از همسانگردی فضا و تقارنی که از اصل نسبیت خاص نتیجه میشود) میتوان نشان داد که تبدیلات فضازمان بین چارچوبهای لخت یکی از سه نوع اقلیدسی، گالیلهای و یا لورنتسی هستند. در مورد تبدیلات لورنتسی میتوان به پایستگی بازه نسبیتی و یک محدودیت سرعت متناهی به دست آورد. آزمایشها نشان میدهند که این حد سرعت برابر سرعت نور در خلأ میباشد. انگیزههایی که اندیشه ثابت بودن سرعت نور را به ارمغان آوردند، نظریه الکترومغناطیس ماکسول و نبود شواهد تجربی برای وجود اتر بودند. شواهد متناقضی در مورد اینکه تا چه حد انیشتین از نتیجه آزمایش آزمایش مایکلسون-مورلی تأثیر گرفته در دست است. به هر ترتیب نتیجه آزمایش میکلسون-مورلی کمک کرد تا مفهوم ثابت بودن سرعت نور مورد پذیرش گسترده و سریعی قرار گیرد.
فهرست مطالب: فصل اول: اصل نسبیت خاص چند تعریف تضاد با فیزیک کلاسیک اصل نسبیت نیوتونی اهمیت چارچوب مرجع تبدیلات گالیله روابط عکس نسبیت سرعت ها نسبیت شتاب ها مثال ها معادلات ماکسول و چارچوب مطلق آزمایش مایکلسون - مورلی تداخل سنج مایکلسون فریزهای مایکلسون جزییات آزمایش مایکلسون - مورلی و... فصل دوم: زمان و فاصله مطلق نیستند ثابت بودن سرعت نور همزمانی در چارچوب های مختلف همزمان کردن ساعت ها تبدیلات لورنتس مثال ها چند نتیجه از تبدیلات لورنتس تغییر نکردن بعد عرضی همزمانی رویدادها در صفحه قائم زمان ویژه اتساع زمان طول ویژه انقباض طول جمع نسبیتی سرعت ها و... فصل سوم: مکانیک و نسبیت تکانه نسبیتی انرژی نسبیتی انرژی کل و انرژی سکون تکانه و انرژی ذرات بدون جرم تبدیلات نسبیتی اندازه حرکت و انرژی تبدیلات نیرو مثالها و... فصل چهارم: نسبیت و الکترومغناطیس سیم حامل جریان چگالی نسبیتی شدت جریان مولفه های چگالی شدن جریان رابطه چگالی شدت جریان و چگالی بار - فضا زمانی معادلات تبدیل برای B و E ناوردایی معادلات ماکسول نمایش هندسی فضا - زمان و... جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |